مرکز تحقيقات نوزادان

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز تحقیقات نوزادان>خبرنامه شماره 6

 
 
4
نوزادان 
سال دوم / شماره 6 / تابستان 1387  
 
 
 
Cup feeding
 
 
  
 
 
 

شير مادر با تركيبات منحصر به فرد آن از قبيل پروتئين ها، چربيها، كربوهيدراتها، ويتامين ها، هورمونها، آنتي بادي ها و سلولهاي زنده و خواص تغذيه اي و حفاظتي سبب رشد و نمو طبيعي و ايده آل شير خوار خواهد شد بهترين، مناسب تريت و طبيعي ترين روش تغذيه با شير مادر استفاده مستقيم از پستان مادر مي باشد. زيرا مكيدن نوزاد سبب پيوند عاطفي محكم تر در طول زندگي آنان خواهد شد. به هر حال اگر تغذيه از پستان مادر به هر دليلي امكان پذير نباشد، مناسبترين جايگزين پستان مادر، تغذيه با فنجان است تا مشكلات احتمالي مرتفع و نوزاد بتواند به پستان مادر برگردد.

تغذيه با فنجان Cup Feeding : اين روش يك روش ايمن- عملي و ساده براي تغذيه شير خواران مبتلا به انواع زيادي از مشكلات باليني مي باشد. اغلب نوزادان با سن حاملگي 30 تا 32 هفته و بيشتر مي توانند با فنجان تغذيه شوند. نوزاد با توانايي استشمام بوي شير و با استفاده از حركات منظم، فك، شير را به عقب زبان منتقل نموده و سبب حفظ سلامت فيزيكي دهان نسبت به استفاده از بطري نيز مي شود. استفاده از اين روش در نوزادان نارس به جاي استفاده از لوله معدي و يا انتقال از لوله معده به تغذيه مستقيم از پستان به جاي استفاده از بطري توصيه شده است.
 
مزاياي استفاده از تغذيه با فنجان عبارتند از:
 
1- روش خوشايند و غير تهاجمي براي شير خوار
2- حفظ ضربان قلب- تنفس و سطح اكسيژن بدن شير خوار در حد مناسب
3- تحريك و هماهنگي تكامل رفلكس هاي مكيدن و بلع
4- حفظ حركات طبيعي زبان و فك
5- اجازه به شير خوار در تنظيم زمان، مقدار و سزعت تغذيه
6- تميز كردن آسان فنجان نسبت به بطري و سر پستانك
7- اتلاف كمتر چربي شير نسبت به استفاده از سوند معده
8- مصرف انرژي كمتر در مقايسه با استفاده از بطري و سوند معده

مزاياي استفاده از فنجان نسبت به بطري عبارتند از:

1- مصرف انرژي كمتر و حفظ حركات طبيعي زبان و فك
2- دادن اختيار در مقدار و مدت شير خوردن
3- حفظ و تداوم تغذيه با شيرماد ر
4- كاهش ابتلا يه عفونت گوش
5- عدم ايجاد سر درگمي در گرفتن پستان
(Nipple Confusion)
 

عيوب احتمالي تغذيه با فنجان

1- اتلاف شير به عات چكيدن شير از كنار دهان شير خوار
2- تمايل نوزاد با استفاده از فنجان در صورت عدم تغذيه مرتب از پستان
3- تمايل پرسنل به استفاده از اين روش و غفلت در تغذيه از پستان
4- صدمه به لب و لثه در صورت استفاده خشن و نادرست فنجان
 

روش تغذيه با فنجان

روش تغذيه با فنجان در تمام شيرخواران رسيده و نارس يكسان است روشي آسان مي باشد و نياز به يادگيري مادر براي پيشگيري از خطرات احتمالي از قبيل آسپيراسيون دارد: نوع فنجان چندان مهم نيست. مي توان از فنجان هاي معمولي و يا كوچك فنجان هاي دارو و يا پوشش سر پستانك براي اين منظور استفاده كرد.

براي تغذيه با فنجان موارد ذيل را رعايت كنيد:

1- تغذيه را در شيرخوار گرسنه ، بيدار هوشيار انجام دهيد.

2- سر و گردن شيرخوار را حفاظت كنيد و نوزاد را به طور نيمه نشسته و يا نشسته دز بغل خود نگه داريد.

3- براي پيشگيري از دست زدن شيرخوار به فنجان او را در ملحفه بگذاريد و دستهايش را زير ملحفه قرار دهيد.

4- نيمي از فنجان را از شير پر كنيد.

5- فنجان را به آرامي بر روي لب پايين و لبه ي آن را به سمت بيرون لب بالا تماس دهيد.

6- فنجان را جهت رسيدن شير به لبهاي شيرخوار به آرامي كج نماييد.

7- از ريختن شير در دهان شيرخوار پرهيز كنيد.

8- طول مدت شيرخوردن توسط شيرخوار تنظيم شود. شيرخوار پس از سير شدن با بست چشم و دهان ختم تغذيه را اعلام مي كند.

منابع:

1- لانگ. س. تغذيه با شير مادر در شيرخواران نيازمند مراقبت هاي ويژه: انتشارات باغ رضوان: سال 1385 صفحه 256-267 .

2- فريور . م . فصلنامه شير مادر، انجمن تغذيه با شير مادر ، سال هفتم ، بهار 1385، صفحه 12-16.

3- راوري . م. فصلنامه شير مادر،انجمن ترويج تغذيه با شير مادر ، جلد هشتم ، پاييز 1386،صفحه 12-15.

 
 
نويسنده: محور اميري

سرپرستار بخش مراقبت هاي ويژه نوزادان بيمارستان امام رضا(ع)

                                                               
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

صفحه: 1>2>3>4>5>6>7>8

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز تحقیقات نوزادان>خبرنامه شماره 6

سال دوم / شماره 6 / تابستان 1387 

نوزادان

5

آيا سطح كلسترول سرم مادر در دوران بارداري با تولد نوزاد نارس ارتباط دارد؟                                                                        

به طور گذشته نگر، سرم ذخيره شده مادراني كه به يك كلينيك قبل از تولد جهت بررسي هاي روتين مراجعه كرده بودند از نظر ميزان كلسترول توتال ارزيابي شد( در سن متوسط بارداري 6/17 هفته مقدار كلسترول توتال كمتر از 195mg/dI زير صدك 10 مي باشد كهكلسترول پايين تعريف شد.)
سن مادران انتخاب شده بين 21 تا 34 سال بود، ديابت نداشته و سيگار مصرف نمي كردند. در نهايت جمعيت موردمطالعه شامل 118 مادر با كلسترول پايين و 940 مادر با مقادير بالاتر كلسترول سرمي بود. براي مقايسه ميزان زايمان زودرس، پارامترهاي رشد جنيني و آنوماليهاي مادرزادي بين نوزادان اين دو گروه از مدل هاي آماري استفاده شد.
نتايج: برئز زايمان زودرس بين مادراني كه سطح كلسترول سرمي پايين داشتند 12/7 در صد بود ولي در گروه دوم اين ميزان 5/0 در صد بود. اين همراهي فقط در مادران نژاد سفيد ارزيابي شد. وزن نوزادان ترم مادراني كه ميزان كلسترول پاييني داشتند به طور متوسط 150gr كمتر از نوزادان گروه كنترل بود. همچنين تمايل به افزايش خطر ميكروسفالي بين نوزادان مادراني كه سطح كلسترول سرمي پاييني داشتند ديده شد. ولي پايين بودن سطح كلسترول مادر با خطر آنوماليهاي مادرزادي ارتباطي نداشت.
استنتاج: پايين بودن سطح سرمي كلسترول مادر(كمتر از صدك 10) در زنان سفيد پوستي كه از ساير جهات فاكتور خطري نداشتند به طور قوي با زايمان زودرس همراهي دارد. نوزادان ترم مادراني كه سطح سرمي كلسترول آنها پايين است نسبت به گروه كنترل وزن كمتري دارند.
 
 
 
 
 
 
 
Ref: Edison R.J. Advese outcome amomg mothers with low serum cholesterol. Pediatrics. 2007;120(4):723-33.
 
مترجم: دکتر آناهیتا علیزاده قمصری

 

 

 
تاثير موسيقي درماني بر نوزادان بستري در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان
 
 
نوزادي اولين دوره زندگي خارج رحمي است و رشد و تكامل طبيعي نياز اساسي هر نوزاد مي باشد. تحقيقات اخير نشان داده است جمعيت نوزادان نارس و زودرس افزايش يافته كه تعداد زيادي از آنها به علت مشكلات تنفسي و جسمي متععد در بخش NICU بستري مي شوند. اين بيماران توانايي بيان احساس خود را در موقعيت هايي مثل درد – استرس... ندارند و اكثر اوقات برقراري ارتباط يا اطرافيان هم محدود مي شود. از طرفي در بخش NICU دريافت كافي و مناسب تحريكات مختلف براي حفظ تعادل حسي ضروري است. همچنين در اين بخش بنا به موقعيت درماني از روش هاي تشخيصي-درماني تهاجمي استفاده مي شود كه خود اسرس فراواني ايجاد مي كند . هزينه هاي اقتصادي نيز در اين مراكز بالا مي باشد. با توجه به موارد فوق بهبود سريع و بدون عارضه بينار هم بر رشد مطلوب جسمي- رواني كودك و هم بر هزينه هاي اقتصادي خانواده تاثير بسزايي دارد. از سوي ديگر مدت مديدي است كه موسيقي به شيوه هاي مختلف با فعاليت هاي بشر همراه بود و تاثيرات متفاوتي نيز ايجاد نموده است.
 
 
در اين پژوهش سعي شده تاثير موسيقي درماني بر نوزاد بستري در NICU بررسي شود. اين مطالعه مروري با استفاده از منابع مختلف علمي ( مجلات- اينترنت و كتب) انجام شده است. دبي و همكاران (2005)، كويني و همكاران(1998) ارتباط قوي بين موسيقي درماني و افزايش سطح اكسيژن خون شرياني در نوزادان را گزارش كردند. مالينوا و همكاران(2004)، استدل(1998)، كولمان و همكاران (1998) دريافتند كه موسيقي درماني مي تواند وزن نوزادان نارس را تا دو برابر افزايش دهد. در يك مطالعه متاآناليز در فلورايد(1995) نتايج مثبتي در بهبود وزن و هماهنگي بدن گزارش نمودند. از آنجايي كه تعداد زيادي از نوزادان بستري در NICU مشكلات تنفسي و جسمي متعددي دارند و با توجه به نتايج فوق به نظر مي رسد استفاده از موسيقي درماني در كنار ساير اقدامات درماني بتواند نتايج سودمندي در بهبود اين بيماران داشته باشد. بنابراين پيشنهاد مي شود با همكاري افراد متخصص در كنار ساير درمانها، از موسيقي هاي مناسب در بخش NICU استفاده شود.
مترجم: اعظم خدادادي

Ref: 1. Malinova M, etal. Therapeutic effects of music on preterm infants in neonatal intensive care unites. Akush Ginekol. 2004;43(4):29-31

 

 

 

 

 

 

 صفحه: 1>2>3>4>5>6>7>8

 

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز تحقیقات نوزادان>خبرنامه شماره 6

 
6
نوزادان 
سال دوم / شماره 6 / تابستان 1387
 
 
پايين بودن وزن زمان تولد خطر اختلالات تنفسي حين خواب را افزايش مي دهد
 
 
 
روش بررسي: در اين مطالعه يك گروه (27-18 ساله) كه در هنگام تولد وزن كمتر از 1500gr داشته ( گروه A) با يك گروه ديگر (27-18 ساله) كه در هنگام تولد وزن طبيعي داشتند ( گروه B) از نظر ميزان اختلالات تنفسي حين خواب مقايسه شدند. گروه اول A شامل 158 نفر و گروه دوم B شامل 169 نفر بودند. ( اختلال تنفسي حين خواب در اين مطالعه به صورت خرخر مزمن در نظر گرفته شد.)
نتايج: ميزان شيوع خالص خرخر شبانه در دو گروه مشابه بود. 15/8 در صد،در گروه كم وزن A ، در مقايسه با 13/6 در صد در گروه كنترل B . ولي پس از حذف و تنظيم عوامل ديگر ( سن و جنس، مصرف دخانيات،سطح تحصيلات والدين، قند، BMI ، دپرسيون) مشخص شد كه ميزان خرخر مزمن در گروه A كم وزن 2/2 برابر گروه كنترل B بود. علاوه بر اين معلوم شد مصرف سيگار توسط مادر حين بارداري به عنوان يك فاكتئر مشخص و غيروابسته به وزن پايين تولد ، باعث افزايش خطر اختلالات تنفسي حين خواب در آينده كودك مي شود.
ساير عوامل شامل: پره اكلامپسي مادر، وزن تولد طبيعي و در نوزادان كم وزن وضعيت SGA با اختلالات تنفسي حين خواب همراهي نداشت.
استنتاج: نوزادان نارس با وزن خيلي كم هنگام تولد دو برابر بيشتر از گروه كنترل در خطر بروز اختلالات تنفسي حين خواب در دوران بلوغ مي باشند. علاوه بر اين مصرف دخانيات توسط مادر اين خطر را بيش از دو برابر افزايش مي دهد.
 
Ref: Paavonen EJ. Very low birth weight increase risk for sleep disordered breathing in young adulthood. Pediatrics. 2007; 120(4):778-84
 
.
 
 
 
 
 
اثر پوزيشن بر روي اكسيژناسيون در نوزادان پس از جدا شدن از ونتيلاسيون مكانيكي
مترجم: دکتر مریم زمانی پور
 
 
 
هدف: بهترين پوزيشن براي نوزاداني كه از دستگاه ونتيلاتور جدا مي شوند چيست؟ اين مطالعه جهت بررسي اثر پوزيشن Prone,Supin بر روي اكسيژناسيون در نوزادان در طي 6 ساعت پس از جدا شدن از ونتيلاتور انجام شد.
روش كار: 60 نوزاد كه از ونتيلاتور جدا شده بودند ، به صورت راندوم در پوزيشن پرون يا سوپاين گذاشته شدند ( هر گروه 30 نفر) . همه ي اين نوزادان اكسيژن دريافت نمودند و Spo2 آنان در حد طبيعي با ميزان مناسب Flo2 نگه داشته شدند. سطح paco2, pao2 خون 1 و 6 ساعت پس از جدا شدن از ونتيلاتور اندازه گيري شد و اندكس تنفسي و اكسيژناسيون اندازه گيري شد.
نتايج: متوسط Flo2در پوزيشن پرون به طور مشخص كمتر از پوزيشن سوپاين در ساعات 1و6 پس از جدا شدن از ونتيلاتور (p<0.01) . اندكس تنفسي در پوزيشن پرون در اين ساعات در مقايسه با گروه ديگر كمتر بود و pao2 در پوزيشن پرون در اين ساعات به طور مشخص بالاتر بود. اندكس اكسيژناسيون در اين ساعات در پوزيشن پرون به طور مشخص افزايش نشان مي داد.
نتيجه: پوزيشن پرون براي بهبود اكسيژناسيون در طب 6 ساعت پس از جداسازي نوزاد از ونتيلاتور نسبت به پوزيشن سوپاين بهتر مي باشد.
Ref: WXYOO.{Effect of position on oxygenation in neonates after weaning from mechanical ventilation}. Z. honggue Dong Daier kezazh. 2008;10(2):121-124.
 
 
 
 

صفحه: 1>2>3>4>5>6>7>8

 

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز تحقیقات نوزادان>خبرنامه شماره 6
سال دوم / شماره 6 / تابستان 1387
نوزادان 
7
 
 
                                       
 
تشخيص شما چيست؟
 
 
مترجم : دکتر آناهیتا علیزاده قمصری
                                                                     
 
 
پسري 5/1 ماهه به خاطر ديسترس تنفسي حاد در بخش اورژانس ويزيت مي شود. تا شب گذشته حال عمومي كودك خوب بوده است. از شب گذشته حين هر تنفس يك صداي كوچك شنيده مي شود. و تنفس مشكل شده، ضمنا كودك تب دارد. در ابتدا به نظر مي رسد كه ديسترس تنفسي خيلي شديد است و رتراكسيون سوپراسترنال و بين دنده اي هم وجود دارد. ساير معينات فيزيكي نرمال است. در گرافي ريه Steeple sign واضح ديده مي شود. تشخيص اوليه كروپ است. براي كودك دگزامتازون عضلاني همراه با اپي نفرين راسميك تجويز مي شود و علائم كاهش مي يابد. دو ساعت بعد از استريدور دوباره شروع مي شود و مجددا پس از استفاده از اپي نفرين كودك بهبود مي يابد. سپس چون به مدت 24 ساعت هيچ مشكلي ندارد از بيمارستان مرخص مي شود. چهار روز بعد با همان تابلوي تنفسي و استريدوردمي مجددا به بيمارستان مراجعه مي كند. طبق شرح حال طي اين چهار روز حال عمومي خوبي داشته ولي ناگهان دچار ديسترس تنفسي و تنفس صدادار شده است. كودك دوباره در بيمارستان بستري مي شود و با دگزامتازون وريدي و اپي نفرين درمان مي شود و علائم بهبود مي يابد. به خاطر سن كودك و تكرار علائم، تشخيص اوليه مورد سوال قرار مي گيرد. انجام يك اقدام تشخيصي در بالين بيمار علت را مشخص مي كند. يك متخصص گوش و حلق اطفال(با لارنگسكوپ فيبراپتيك) كودك را معاينه مي كند و يك همانژيوم ساب گلوتيك ديده مي شود كه 75 در صد راه هوايي را اشغال كرده است. كودك روي درمان با دوز بالاي دگزامتازون گذاشته شد و روز بعد جهت بررسي بيشتر به اتاق عمل رفت. حين برونكوسكوپي رژيد كه در اتاق عمل انجام شد. هيچ ضايعه ي ديگري رويت نشد. همانژيوم توسط تزريق استروئيد به داخل ضايعه و يك دوره ي چهار هفته اي از كورتون سيستميك درمان شد.
تشخيص افتراقي: استريدور يك صداي تنفسي خشن، و با فركانس بالاست كه توسط انواع خاصي از انسدادهاي راه هاي هوايي ايجاد مي شود. والدين استريدور را اغلب معادل Wheeze در نظر مي گيرند. متخصص اطفال بايد بررسي دقيقي انجام دهد تا اين دو را از هم تفكيك كند. تشخيص افتراقي براي استريدور زياد است ولي با استفاده از نكات كليدي شرح حال و معاينه فيزيكي و سن بيمار، شروع حاد يا مزمن، وجود يا فقدان تب نحوه ي ارتباط استريدور با سيكل تنفسي مي توان تعداد تشخيص هاي احتمالي را محدود كرد. فازي از تنفس كه استريدور در آن شنيده مي شود به محل انسداد بستگي دارد. استريدور دمي مطرح كننده ي يك علت خارج از قفسه صدري است در حاليكه استريدور بازدمي ناشي از علل داخل قفسه سينه است. استريدوري كه در هر دو فاز شنيده مي شود مطرح كننده ي درگيري هر دو قسمت داخل و خارج قفسه سينه اي تراشه است و يا انسداد آنقدر پيشرفت كرده كه در هر دو فاز تنفس، استريدور شنيده مي شود. اقدامات پيشنهادي براي ارزيابي استريدور شامل تهيه ي راديوگرافي از راه هاي تنفسي، ازوفاگوگرام، لارنگوبرونكوسكوپي، اكو كارديو گرافي، سي تي اسكن و MRI است و بر اساس احتمال درگيري هر قسمت از راه هاي هوايي برخي از اقدامات فوق انتخاب مي شود.

 

 در دوران شير خوارگي شايع ترين دلايل استريدور دمي عبارت است لارنگومالاسي، استنوزساب گلوت و فلج طناب صوتي.ولي موارد ديگري از قبيل ريفلاكس گاستروازوفاژيال استنوزسابگلوتيك وبلارنژيال و ديورتيكول و همانژيوم، پاپيلوما و تروما، جسم خارجي و كروپ هم مطرح اند. استريدور بازدمي ميتواند با آسم، تراكئومالاسي، تروما يا ضايعاتي ساختماني در راههاي هوايي داخل قفسه ي سينه همراه باشد. شيرخواران دچار لارنگومالاسي معمولا ظرف دو هفته اول زندگي علامت دار مي شوند. اين كودكان اغلب استريدور دمي دارند كه با گريه كردن نشديد مي شود و ممكن است در هنگام استراحت نا پديد شود و به خصوص در وضعيت پرون بهبود مي يابد. لارنگومالاسي معمولا فقط بر اساس شرح حال و معاينه ي فيزيكي تشخيص داده مي شود ولي براي تشخيص قطعي نياز به لارنگوسكوپي وجود دارد. كودكاني كه استنوزساب گلوتيك دارند پس از تولد يا بلافاصله پس از اولين عفونت تنفسي فوقاني علامت دار مي شوند. راديو گرافي راههاي هوايي اغلب احتمال اين تشخيص را مطرح مي كند ولي قطعي نيست. حتي ممكن است طبيعي باشد. لارنگوسكوپي و برونكوسكوپي براي تشخيص قطعي استفاده مي شود. استنوزساب گلوتيك اكتسابي مكررا در كودكاني كه انتوباسيون طولاني داشته اند ديده مي شود. پارالزي طناب هاي صوتي اغلب مادرزادي است ولي مي تواند به دنبال تروما در هنگام انتوباسيون ايجاد مي شود. كودكان مبتلا، استريدور تنفسي و گريه ي ضعيف دارند. پارالزي طناب هاي صوتي مادرزادي مي تواند همراه ساير مشكلات سيستم عصبي مركزي از قبيل آرنولدكياري و هيدروسفالي باشد. بنابراين چنين شيرخواراني علاوه بر لارنگوسكوپي نياز به معاينه نورولوژيك هم دارند.

درس براي clinician : تمام ويزها آسم نيست و تمام استريدور ها كروپ نيست.

 
 
 
 
Ref: Pediatrev.2007;28(6).
 
 
 
 
 
 
 

صفحه: 1>2>3>4>5>6>7>8

 

امتیاز کاربران

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز تحقیقات نوزادان>خبرنامه شماره 6
8
نوزادان 
سال دوم / شماره 6 / تابستان 1387
 
 جدول
جدول
جدول
جدول
 
 

8

7

6

5

4

3

2

1

1

2

3

4

5

6

7

8

 
 
 توضیح: لطفا برای تکمیل این جدول از حروف و کلمات اختصاری استفاده کنید.
به عنوان مثال در صورتی که بیماری هیالن مامبران مدنظر باشد از سه حرف HMD در ستون یا ردیف مربوطه استفاده شود.
نکته : در صورتی که جدول حل شده را به آدرس زیر ارسال کنید، از سوی مرکز تحقیقات نوزادان جایزه ای به شما اهدا خواهد شد.
آدرس: مشهد-بیمارستان امام رضا(ع)-مرکز تحقیقات نوزادان
تدوین: هیات تحریریه
 
 
 
Horizontal:
1. The other name for APX-Line for infusion.
2. Oxygen index abbreviation. BW more than 4 hg.
3. Reverse of(volume of ventilation in one minute)
4. One of HMD complication
5. RDS Type 2-One of Imaging method.
6. Repeat of order
7. One of air leak syndrome
8. Normal CXR in a Sever hypoxic neonate.
- instrument for Co2 extraction from blood.
 
Vertical:
1. A disease can disturb immune system.
- One of vascular abnormality in twins
2. Abbreviation for input and output
-Low PLT in neonate
3. One treatment for PPHN
4. One of parameters for gestational age assessment.
5. one of the drug which increases humoral immunity.
- One of ventilation mode
6. Multiple anomaly that includes vertebral anomaly and TEF
- blood without plasma.
7. first word of the membrane which separate two parts f ear
8. One of mineral that it'sdeficiency causes convulsion
- Caryotype of the chromosomal syndrome which is not related to mother age.
 
 
 
 
 
 

صفحه: 1>2>3>4>5>6>7>8